توضیحات
![]() |
|
|
|
هزار و یک شب فصل اول قسمت 58شرقشناسان عموماً اتفاق نظر دارند که این مجموعه، التقاطی از متون دارای ریشههای بس گوناگون است که در طی چندین قرن، پرداخته شدهاند و کتاب در قرن ۱۳ و ۱۴ میلادی شکلی ثابت به خود گرفته است. این که تصور کنیم هزار و یک شب اثر یک نویسنده است، بر جایی نااستوار ایستادهایم. در حقیقت با اثری جمعی سر و کار داریم که نه تنها به مدت چندین قرن فراهم آمدهاست، بلکه نمودار گرایشهایی بس مختلف نیز هست و کلاً چهار دسته داستان در آن تشخیص میتوان داد: الف) نخست هستهٔ قصههای ایرانیتبار و هم ریشه با داستانهای شاهنامه و هم ارز شاهنامه که به دست فاتحان مسلمان با اسلام انطباق یافتهاند و قدیمترین بخش هزار و یک شباند. خصیصهٔ این قصهها، غنای تخیّلی و وهمناک، و مداخلهٔ دائم جنیان و پریان، و وفور مسخ و حلول و سخنگویی جانوران است. دوز و کلکها و اندیشههای این مجموعه ایرانی ست؛ نام شخصیتهای اصلی (شهریار و شهرزاد و دنیازاد و شاه زمان) ایرانی ست و تقطیع بندی این اثر نیز ایرانی ست. در واقع کتاب زبان پهلوی زبان «هزار افسان» که بین قرون ۲ تا ۴ هجری به عربی ترجمه شد باید پایهٔ اصلی این کتاب بوده باشد. هستهٔ اصلی این کتاب شامل شاه شهریار و حیوانات و پرندگان و اسب آبنوس و فریزاد گلخنده و علی بابا و چهل دزد و غیره متعلق به همین منبع کهن است. هزار و یک شب فصل اول قسمت 58علیبابا و چهل دزد (در فارسی علیبابا و چهل دزد بغداد) (عربی: علي بابا والأربعون لصا) نام قصهای از کتاب هزار و یک شب است. این قصه توسط آنتوان گالان، مترجم فرانسوی، به مجموعه هزار و یک شب افزوده شد. گالان این قصه را از یک قصه گوی سوری، به نام حنّا دِیاب، شنیده بود. این قصه یکی از مشهورترین قصه های مجموعه هزار و یک شب است و بارها به طور گسترده بازگو شده و در بسیاری از رسانهها، بهویژه برای کودکان، با سانسور جنبههای خشونتآمیز داستان، به تصویر کشیده شده است. در نسخه اصلی، علی بابا (عربی: علي بابا) هیزم شکن فقیر و صادقی است که راز لانه دزدان را کشف می کند و با عبارت سحرآمیز «باز شو کنجد!» وارد آن می شود. دزدها سعی می کنند علی بابا را بکشند، اما کنیز وفادار علی بابا نقشه آنها را خنثی می کند. در نتیجه پسر علی بابا با او ازدواج می کند و علی بابا راز گنج را مخفی نگه میدارد. |
|